گفتگو با هادي عامل گزارشگر مسابقات کشتي درباره زندگيش
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۸۸۴۲۸
خبرگزاري آريا - وقتي با او صحبت ميکنم اولين چيزي که توجهام را جلب ميکند لهجه مشهدياش است، غليظ و آشنا، هر چند خودش ميگويد خيلي مراقب است که اين لهجه از لا به لاي صحبتهايش بيرون نزند ! هادي عامل، اصالتا مشهدي است، اما سالهاست به تهران مهاجرت کرده و اکنون به چهرهاي محبوب بين مردم تبديل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتگو با هادي عاملگفتگو با هادي عامل , او با نوع بيان و اصطلاحاتي که وارد گزارشگري کشتي کرد به بخشي از خاطرات مردم تبديل شده و آنقدر درباره سبک خاص او در گزارشگري اين ورزش نوشتهاند که حالا ديگر هادي عامل به بخشي از تاريخ ورزش ما تبديل شده است؛
اصطلاحاتي مانند «بد بدن» يا «چغر» مخصوص اوست و جالب اينجاست که اين اصطلاحات دقيقا در راستاي
ورزشي است که عامل سالهاست آن را براي مردم گزارش ميکند.گفتگو با هادي عامل
با او همصحبت شديم تا برايمان درباره علاقهاي که به حرفهاش دارد، بگويد.
از نوجواني کشتيگير بودماول کشتيگير بودهايد و بعد گزارشگر اين ورزش شدهايد، چه اتفاقي افتاد که کشتي را رها کرديد؟
از نوجواني کشتيگير بودم، 14ساله بودم که دست راستم شکست، اما با همان دست شکسته و بيشتر
با يک دست،کشتي ميگرفتم
اما آسيبديدگي خيلي حاد شد به طوريکه به آلمان رفتم و دستم جراحي شد و از همان زمان کشتي برايم ممنوع شد.
اما چون کشتي را خيلي دوست داشتم به عنوان داور و مربي اين ورزش را ادامه دادم و در هر دو کار موفق هم بودم.
آن زمان صداوسيماي مشهد گزارشگر کشتي نداشت و مرا به همکاري دعوت کرد.
آقاي سبط احمدي، تهيهکننده برنامههاي ورزشي بود و خيلي به من کمک کرد و الفباي گزارشگري را يادم داد.
گزارشگري حرفهاي نيست که آسانسوري بالا بيايي، بايد پله پله حرکت کني تا کار را کاملا ياد بگيري.
بعد از مدتي به تهران آمدم و مسابقات زيادي را گزارش کردم.
تاکنون به شش المپيک و شش بازي آسيايي رفتهام و تورنمنتهاي جهاني زيادي را گزارش کردهام. بتدريج مردم
صدايم را قبول و با آن ارتباط برقرار کردند.گفتگو با هادي عامل
کشتيگيران در زمان محدودي ميتوانند کشتي بگيرند و در اوج بمانند، اما شما با صدايتان
ميتوانيد سالها در اوج بمانيد و شهرت و محبوبيت خود را حفظ کنيد!
30 سال است بهعنوان گزارشگر در کنار مردم هستم، اما واقعيت اين است مردم بسادگي با صدا و گزارشگر ارتباط برقرار نميکنند. سالهاي زيادي تلاش و صبر کردم تا مردم مرا بپذيرند.
کارم را خيلي دوست دارم و هنوز هم با همان انگيزه روزهاي اول پشت ميکروفن مينشينم، هنوز هم وقتشناسم
و خيلي زياد مطالعه ميکنم. در اين 30 سال هيچوقت دچار روزمرگي و بيانگيزگي نشدم و معتقدم مردم اين را متوجه ميشوند.
پدرم آدم بسيار فرهيختهاي بودانگيزه در هر کاري حرف اول را ميزند. در اين 30 سال چگونه در خودتان انگيزه را تقويت کردهايد؟
پدرم آدم بسيار فرهيختهاي بود و در سال 42 ليسانس ادبيات گرفت که در آن سالها اتفاقات مهمي بود، او هميشه
براي ما کتاب ميخواند و به ما در زمينههاي مختلف آگاهي ميداد و هميشه تاکيد ميکرد
که آدمها بنده خدا هستند و بايد به آنها احترام گذاشت.
همين تفکر باعث شد هميشه مردم را دوست داشته باشم و عاشق برقراري ارتباط با آنها هستم و گزارشگري
بهترين راه ارتباطي من با مردم است. از مردم بشدت انرژي ميگيرم براي همين تلاش ميکنم مسابقات را به بهترين شکل ممکن براي مخاطبان گزارش بدهم تا آنها لذت ببرند و مرا هم در اين لذت شريک کنند.
وقتي باختي صورت ميگيردوقتي باختي صورت ميگيرد حواسم هست که آن را پررنگ نکنم و به اصطلاح نمک روي زخم مردم نپاشم و اگر بُردي
هست آن را بيشتر جلوه بدهم تا مردم بيشتر خوشحال شوند.
همه اينها بهدليل ارتباط عاطفي است که با مردم برقرار کردهام.
به نظر ميرسد حرفه شما بازنشستگي هم ندارد؟
نه بازنشسته نميشويم. تا زماني که مردم مرا دوست داشته باشند به کارم ادامه ميدهم.گفتگو با هادي عامل
برخي گزارشگران مسابقات ورزشي شايد براي بيشتر مورد توجه قرار گرفتن با ترفندهاي مختلف
براي خود حاشيههايي بهوجود ميآورند
حتي اگر اين حواشي باعث شود مردم بخصوص حالا که شبکههاي اجتماعي رونق زيادي دارد، آنها را
مسخره کنند، اما شما معمولا وارد اين بازيهاي رواني و حاشيهسازي نميشويد، چگونه از اين موضوع پرهيز ميکنيد؟
هميشه حواسم هست که کاملا طبيعي و متعادل رفتار کنم که هيچ چيزي مرا به حاشيه نبرد.
لباس پوشيدن حتي راه رفتن، چگونگي رفت و آمد در محلهاي که در آنجا ساکن هستم و حضورم بين عموم
مردم، چگونگي حضورم در شبکههاي اجتماعي و طبيعي رفتار ميکنم
و هيچوقت خودم را فراتر از آنچه هستم نشان نميدهم. حاشيه مثبت و منفي اصلا خوب نيست و آسيبزاست.
بازنشسته آموزش و پرورش هستمزماني که مسابقات کشتي تمام ميشود، وقتتان را چگونه سپري ميکنيد؟
بازنشسته آموزش و پرورش هستم، 30 سال معلم ورزش بودم. با روزنامه خراسان همکاري ميکنم و برايشان
درباره کشتي مينويسم. سه روز در هفته کوهنوردي ميروم، سه روز به استخر ميروم و شنا ميکنم.
ورزش جزو برنامههاي روزانهام است.
63 ساله هستيد و همچنان فعال ! اما برخي از مردم مثلا وقتي به 60 سالگي ميرسند يا حتي خيلي زودتر اعلام بازنشستگي کرده و فعاليتهاي خود را محدود ميکنند اما شما گويا براي اين مقطع سني
خود برنامهريزي موثري داريد؟
به اعدادي که در شناسنامه ثبت شده هيچ اعتقادي ندارم، اکنون احساس يک جوان 20 ساله را دارم! ورزش جزو
برنامههاي روزانهام است چون ضامن سلامتم است و با نشاطم ميکند.
به نظرم در زندگي ماشيني امروز که «فقر حرکت» بيداد ميکند حتما بايد ورزش کرد. نبايد مثلا تنيسور بود يا اسبسواري کرد!
بهترين و موثرترين ورزش که هيچ هزينهاي هم ندارد پيادهرويي است.
روزي يک ساعت پيادهرويي هم روحيه را خوب ميکند و هم باعث سلامت ميشود.گفتگو با هادي عامل
جام جم
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۸۸۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همهتان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
سید رضا اکرمی در گفتگو با رویداد ۲۴، تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.